تعریف و تاریخچه خودشفابخشی (سلف هیلینگ)

تعریف و تاریخچه خودشفابخشی

خودشفابخشی در فرهنگ لغت به معنای توانایی التیام بخشی و شفابخشی خویشتن است و به نقشی که خود فرد در
بهبود بیماری یا حل مشکل خود ایفا می کند، اشاره دارد.
اصطالح خودشفابخشی در دهه های اخیر به طور متناوب توسط نظریه پردازان و روانشناسان مختلف به طور پراکنده به
کار برده شده است ولی تعاریف خودشفابخشی در رویکردهای مختلف متفاوت است.
هانس سلیه (۹۱۹۱ )در رابطه با رویکرد خودشفابخشی با تأکید بر مفهوم تعادل حیاتی معتقد است که سیستم
نمی تواند به حالت اولیه خود بازگردد، اما همواره با یک وجود متفاوت و جدید بر روی پیوستار سالمتی درحال تغییر
و تکامل است، (کاظمیان و همکاران، ۹۹۱۱.)
۹ کالرک
(۹۱۹۹ )فن گفتگوی درونی را به عنوان رویکردی خودشفابخش معرفی کرده است. گفتگوی درونی
۲ استفاده از حالتی تأمالنه است که بیمار با ناصح درونی خود مشورت می کند. پس از تمرین ریلکسیشن
، ناصح
درونی فراخوانده می شود و از او خواسته می شود، به فرایند بهبودی کمک کند. اعتقاد بر این است که ناصح درونی
همه دالیل عدم تعادل نظم درونی را می داند و می تواند به فرایند تعادل بخشی مجدد کمک کند. با درگیر ساختن
ناصح درونی در گفتمان، فرد درمی یابد که چرا عدم تعادل وجود دارد و چگونه آن را برطرف کند و به این ترتیب از
نقش منفعل به نقش فعال پیش می رود. به نظر کالرک مفاهیم کلیدی این الگوی متافیزیکی عبارتند از: ۹ )فرایند
شهودی، فطری ۲ )ایده تعادل و هارمونی ۹ )عمل تعادل بخشی مجدد ۴ )حالت مراقبه ۵ )جنبه خودتوانبخشی. به
عنوان یکی دیگر از عوامل خودشفابخش، می توان از آگاهی یاد کرد.۹ جاکوبز
)۹۱۹۱ )معتقد است که آگاهی به خودی خود، شفابخش است. انسان ها بدون آگاهی از ابزار الزم برایتغییر شخصیت برخوردار نیستند. آنها با کسب آگاهی توانایی آن را دارند که با قسمتهای انکار شده ذهنیت خودروبرو شوند، آن را قبول کرده و به طور کامل تجربه کنند. آنها می توانند یکپارچه و کامل شوند و مسئولیت امور خودرا نیز برعهده گیرند. جاکوبز معتقد بود این آگاهی در موقعیت برخورد صادقانه بین مراجع و درمانگر یا در بستری ازرابطه من، تو نمایان می شود.
۴ سگال)۹۱۱۹ )برای اولین بار خودشفابخشی را به صورت علمی تعریف کرد. سگال)۹۱۱۹ )نیروی خودشفابخشی را بانیرومندی و قدرت اثرگذاری باورها توضیح می دهد؛ وی می گوید: خودشفابخشی یعنی داشتن قدرت یا توانایی التیامبخشی با بهره گیری از نیروهای ذاتی از طریق باور. خودشفابخشی از نظر سگال تجربه ای فردی و منحصر به فرداست. فرایندی فعال که مراجعین، مسئولیت سالمتی خود را بر عهده می گیرند و می توانند خوددرمانی و خودتشخیصیرا انجام دهند )خدابخشی کوالیی و همکاران، ۹۹۱۵ .)یکی از بزرگترین چارچوب های ادبیاتی مربوط به خود درمانی درطبقه خودتوانمندسازی؛ به معنای عمل کمک فرد به خویشتن و روابط خویش، بدون وابستگی به دیگران یافت می-شود. از جمله مواردی که برای این هدف می توان از آنها نام برد عبارتند از: کتاب ها، دوره های آموزشی، پناه بردن بهدعا و نیایش و تصویرسازی. در واقع این بعد درون فردی مفهوم خودشفابخشی است. پنج اصل مهم خودشفابخشی و سلامتی سگال عبارتند از: ۹-رژیم و تغذیه،۲-گیاهان و مکمل ها، ۹-ورزش و طب سوزنی،۴-شیوه زندگی و محیط

زیست و ۵ -توجه به ذهن و روح (۲۰۰۸).